نمی خواهم بهشت زورکی بروم
یکی از شبهاتی که از روی لجبازی یا با اعتقاد کامل در مقابل کسانی که آنها را نهی از منکر میکنند به زبان میآورند این است که مگر بهشت رفتن زورکی است؟! اصلا اگر من نخواهم به بهشت بروم چه کسی را باید ببینم؟
پاسخ اجمالی این شبهه را میتوان در کلام امام راحل یافت که می فرماید: «اگر ممکن بود طریق خیر و سعادت را به مردم به طور دیگر نشان بدهند، میدادند، به موجب وسعت رحمت و اگر ممکن بود اکراهاً مردم را به سعادت برسانند میرساندند، لکن هیهات! راه آخرت راهی است که جز با قدم اختیار نمیتوان آن را پیمود، سعادت با زور حاصل نشود[1]».
اما پاسخ تفصیلی را میتوان به چند روش بیان کرد:
- فضیلت و کرامتی را که خداوند به انسان داده[2]، بهگونهای است که او را شایسته این قرار داده تا تمامی ملائک در مقابل او به سجده بیافتند[3] و علت آن همان آزادی و اختیاری است که دارد؛ چرا که میتواند با وجود تمام غرایض سرکش، عنان و افسار هوا و هوس خود را بهگونهای کنترل کند که شایسته خلیفةاللهی باشد، در مقابل میتواند عنان و لجام را بهگونهای رها کند که باعث سقوط بیحد و اندازه او شود که علاوه بر ضرری که به خود میرساند، حاضر است هزاران هزار از همان انسانها را برای حفظ منافع شهوانی و دنیوی خود به خاک و خون بکشد؛ بهنحوی که حتی هیچ حیوانی هم با همجنس خود چنین کاری را نمیکند، ازاینرو خود خدا لازم دانسته برای حفظ منافع عموم، قوانین مدوّنی (که شامل مجازاتها و پاداشهای دنیوی و اخروی است) را تنظیم کند تا با وجود آزادی انتخاب، منافع عموم و جامعه به خطر نیافتد که صدالبته اجرای درست این قوانین احتیاج به مجریانی دارد که حکومت عدل الهی و آمرین به معروف و ناهی عن المنکر هستند.
- پاسخ دیگری که می توان به این شبهه داد این است که پیامبر گرامی اسلام (ص) برای اینکه بتواند راه سعادت را به عدهای نشان بدهد، بیشازحد خود را بهزحمت میانداخت، خداوند فرمود: «وَ لَوْ شاءَ رَبُّک لَآمَنَ مَنْ فِی الْأَرْضِ کلُّهُمْ جَمیعاً أَ فَأَنْتَ تُکرِهُ النَّاسَ حَتَّی یکونُوا مُؤْمِنینَ[4]؛ و اگر پروردگار تو میخواست، تمام کسانی که روی زمین هستند، همگی به (اجبار) ایمان میآوردند آیا تو میخواهی مردم را مجبور سازی که ایمان بیاورند؟! (ایمان اجباری چه سودی دارد؟)» ولی چیزی که می توان گفت این است که تمام عقلای عالم یک قانون مدوّن و پذیرفتهشدهای دارند که وقتی فردی وارد یک سازمان یا گروهی میشود، لازم است یک پیماننامهای و قراردادی را امضاء کند که علاوه بر عمل به قوانین آن سازمان، درصورتیکه بر ضد آن قوانین عمل کند یا اسرار محرمانه آن سازمان را برای دشمنان آن سازمان فاش کند، مستحق مجازات است؛ باوجود اینکه می توانست از همان ابتدا وارد آن سازمان نشود تا مجبور به انجام قوانین آن سازمان نشود و این همان مضمون جمله «لا إِکْراهَ فِی الدِّینِ[5]» است که خداوند فرموده است.
نتیجه میگیریم که انسان، آزاد و مختار آفریدهشده و هیچکس او را مجبور نمیکند که راه بهشت را انتخاب کند یا راه جهنم را، البته این درصورتیاست که اعمال و رفتارش برای دیگران مضر نباشد.