گفتگوى موسى (ع ) و ابلیس

@hadiyanenoor

نقل شده : حضرت موسى (ع ) در مجلسى نشسته بود ناگهان ابلیس به محضر آن حضرت رسید، درحالى که کلاه رنگارنگ درازى بر سر داشت ، وقتى نزدیک شد از روى احترام ، کلاه خود را از سر برداشت و سپس به سر گذاشت وگفت : السّلام علیک .
موسى (ع ) فرمود: تو کیستى ؟، او جواب داد:((من ابلیس هستم )).
موسى - خدا تو را بکشد، براى چه به اینجا آمده اى ؟
ابلیس - آمده ام بخاطر مقام ارجمندى که در پیش گاه خدا دارى بر تو سلام کنم .
موسى - با این کلاه رنگارنگ چه مى کنى ؟
ابلیس - با این کلاه ، دلهاى فرزندان آدم (ع ) را آلوده و منحرف مى کنم (وقتى آنها به زرق و برق دنیا که نمودارش در این کلاه وجود دارد، دل بستند، براحتى از صراط حق ، منحرف خواهند شد).
موسى - چه کارى است که اگر انسان انجام دهد، تو بر او چیره مى شوى ؟
ابلیس - هنگامى که انسان خود بین باشد و عملش را زیاد بشمرد، و گناهانش را فراموش کند ( بر او چیره مى گردم ) و تو را از سه خصلت بر حذر میدارم 1- با زن نامحرم خلوت نکن که در این صورت من حاضرم تا انسان را به گناه بى عفتى وا دارم 2- با خداوند اگر پیمان بستى حتما آن را ادا کن 3- وقتى متاع یا مبلغى به عنوان صدقه ، خارج کردى ، فورا آن را به مستحق بپرداز، زیرا تا صدقه داده نشده من حاضرم که صاحبش را پشیمان کنم . سپس ابلیس ، پشت کرد و رفت در حالى که مى گفت : یا ویلناة علم موسى ما یحذّر به بنى آدم : ((واى بر من ، موسى (ع ) دانست امورى را که بوسیله آن ، انسانها را از آلودگى بر حذر مى دارد)).

نقل از کتاب داستان دوستان َ

زاهد نادان

#زاهد_نادان

زاهدى از مردم کناره گرفت و به بیابان رفت و در محل خلوتى مشغول عبادت شد، و تصمیم گرفت در انزوا و تنهائى به سربرد، و وارد شهر و اجتماع مردم نشود.
او در کنج خلوت عبادت خود عرض مى کرد: ((خدایا رزق و روزى مرا که قسمت من کرده اى به من برسان )) هفت روز گذشت ، و هیچ غذائى بدستش ‍ نرسید و از شدت گرسنگى نزدیک بود بمیرد، به خدا عرض کرد: خدایا روزى تقسیم شده مرا به من برسان و گرنه روحم را قبض کن ، از جانب خداوند به او تفهیم شد که : به عزّت و جلالم سوگند، رزق و روزى به تو نمى رسانم تا وارد شهر گردى و به نزد مردم بروى .
او ناگزیر شد وارد شهر شد، یکى غذا به او رسانید، دیگرى آب و نوشیدنى به او داد، تا سیر و سیراب گردید، او به حکمت الهى آگاهى نداشت در ذهنش خطور کرد که مثلا چرا مردم به او غذا رساندند، ولى خدا نرسانید و... از طرف خداوند به او تفهیم شد که آیا تو مى خواهى با زهد (ناصحیح خود) حکمت مرا از بین ببرید آیا نمى دانى که من بنده ام را بدست بندگانم روزى مى دهم ، و این شیوه نزد من محبوبتر است از اینکه بدست قدرتم روزى دهم .

داستان دوستان جلد 5  

محمد محمدى اشتهاردى
@hadiyanenoor

9 دی روز بیعت با رهبری

 بسم الله الرحمن الرحیم

امام خمینی (ره): «پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد»

فرا رسیدن روز بصیرت را به همه شما مردم با بصیرت و حامی ولایت تبریک می گویم 

تاثیرات ولایت فقیه در حفظ نظام 

یکی از احکام ضروری دین اسلام که همه مسلمانان بلاجماع قبول دارند ولایت خداوند ورسولش بر بندگان است که در کتاب الهی هم به عنوان یک دستور به مسلمانان اعلام شده که خداوند می فرماید :

{یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اَطیعُوا اللَّهَ وَ اَطیعُوا الرَّسُولَ وَ اُولِی الْاَمْرِ مِنْکُم‏}

ای کسانی که ایمان آورده‏اید! اطاعت کنید خدا را! و اطاعت کنید پیامبر خدا و اولو الامر [اوصیای پیامبر] را! و هر گاه در چیزی نزاع داشتید، آن را به خدا و پیامبر بازگردانید (و از آنها داوری بطلبید) اگر به خدا و روز رستاخیز ایمان دارید. 

و شیعه اعتقاد دارد که مراد از اولی الامر بعد از پیامبر اکرم (ص) ائمه معصومین علیهم السلام است و در زمان غیبت امام زمان (عج) همانطور که  در نامه امام زمان (عج) وارد شده که فرموده :

 {اَمَّا الْحَوَادِثُ الْوَاقِعَةُ فَارْجِعُوا فِیهَا اِلَی رُوَاةِ حَدِیثِنَا- فَاِنَّهُمْ حُجَّتِی عَلَیْکُمْ وَ اَنَا حُجَّةُ اللَّهِ

یعنی در رویدادها و پیشامدها به راویان حدیث ما رجوع کنید، زیرا آنان حجت من بر شمایند و من حجت خدا بر آنانم. }ولی فقیه هست

بنا بر این دلیل و دلائلی عقلی و نقلی دیگری که اینجا جای درج آن نیست ،همه ما شیعیان اعتقاد داریم که در زمان غیبت، اگر حکومت اسلامی برقرار بشود حاکم علی الاطلاق این حکومت ، ولی فقیه است و مسلمانان باید تابع دستورات ولی فقیه باشند که انصافا مردم عزیز ما که الکوی عملی آنها دستورات خداوند و پیامبر و اوصیاء اش است در زمان امام خمینی (ره) که بنیان گذارحکومت اسلامی بود از دستورات این بزرگوار اطاعت کردند و توانستن با دست خالی بر رژیم ستم شاهی پیروز شوند و با اوامر این مرجع عالی مقام این انقلاب را با وجود دشمنی تمامی کفار و تحمیل جنگ طولانی با دادن هزاران شهید وجانباز حفظ کنند و بعد از امام (ره) به سید پاکی از اولاد مطهر حضرت زهرا یعنی امام خامنه ای بسپارند و اعلام کردند که ما اهل کوفه نیستم علی تنها بماند  و با این رهبر فرزانه هم پیمان بستن که ما مردم ایران برای حفظ استقلال و آزادی، جمهوری اسلامی تا پای جان ایستاده ایم.  این پیمان مقدس خشم دشمنان این مرز و بوم را بیشتر کرد و توطئه ها چیدند تا این انقلاب را شکست بدهند ولی متوجه شدند که تا زمانی که چنین رهبر آگاه و با ایمان و مخلصی وجود داشته باشد و مردم حامی این ولایت باشند نمی توانند بر این مردم پیروز شوند به همین خاطر تلاش کردند تا ریشه این انقلاب را که همان ولایت فقیه است را بخشکانند که یکی از این توطئه های عظیمی را که در همین سال های اخیر کشیدند ایجاد فتنه ۸۸ بود که در صدد بودند به بهانه تقلب در انتخابات آشوب بپا کرده ولی با شعارهایی که می دادند می خواستن اصل و ریشه مقدسات این مردم غیور را از بین ببرند  که  باز هم با درایت و تیز بینی رهبر عظیم الشان، و آگاهی دادن به مردم، مبنی بر اینکه هدف دشمن چیست مردم در حماسه ای شگفت انگیز در نهم دی که به روز بصیرت  معروف شد به خیابان ها آمدند و با حمایت جانانه ی خود از نظام و رهبری و ولایت فقیه  یک بار دیگر به این دشمن احمق فهماندن با چنین فتنه هایی خواهند جنگید و تا کندن کامل ریشه فتنه از پای نخواهند نشست چرا که خداوند خود دستور داده که : {وَ قاتِلُوهُمْ حَتَّی لا تَکُونَ فِتْنَةٌ وَ یَکُونَ الدِّینُ لِلَّه}‏

و با آنها پیکار کنید! تا فتنه (و بت پرستی، و سلب آزادی از مردم،) باقی نماند و دین، مخصوص خدا گردد.

تاثیرات شگفت انگیز ولایت فقیه تنها به فرو نشاندن و شکستن نقشه دشمنان به فتنه سال ۸۸ خلاصه نمی شود بلکه اگر درایت و تیز بینی امام خامنه ای که قطعا از حمایت آقا و مولایش امام زمان (عج)بر خور داراست نبود سالها قبل این انقلاب از بین رفته بود که این حقیر برای یاد آوری نقشه هایی که دشمن برای نابودی انقلاب کشیده بود و رهبر عظیم الشان خنثی کرد مواردی را در ذیل متذکرمی شوم که عبارتند از :

۱-جنگ خلیج فارس = در سال 68 عراق بر اساس یک تحلیل غلط و با انگیزه ژاندارم منطقه شدن به کویت تجاوز کرد که با شکست سریع کویت آمریکا وارد ماجرا شد و رویا رویی مستقیم صدام با آمریکا شکل گرفت که این باعث شد عده ای از ساده لوحان کشور این رویا رویی که در اصل تقابل دو متجاوز بود را به تقابل حق و باطل تفسیر شد و حتی عنوان کردند که صدام خالدبن ولید امروز ما است که منویات خود را بطور علنی و مکتوب از رهبر خواستار شدند که ایران باید این فرصت را غنیمت شمارد و به حمایت صدام  وارد جنگ با آمریکاه شود همان چیزی که در اصل دشمنان این سناریو را برای آن ترتیب دیده بودند که یک اشتباه از طرف رهبری و قبول این در خواست باعث می شد که بهانه ای به تمام جهان غرب و شرق بدهد و بر علیه ایران وارد جنگ کند ولی این رهبر آگاه که خط مشی خود را از آقا و مولایش امام زمان (عج) می گیرد در مقابل این خط فکر جبهه گرفت و فرمود :

{ آن طرف قضیه هم که به عنوان دفاع از منافع دنیای آزاد و مقابله با دیکتاتوری صدام وارد میدان جنگ شده یعنی آمریکا او هم درغگو است و دارد برای منافع خود کار و کوشش می کند و کاری را که صدام در کویت کرد عینا همان کاری است که آمریکا در حدود یک سال قبل از این در پاناما کرد و چند سال قبل تر در گرانادا انجام داد آن نوع آمریکائیش بود که با زرق و برق بیشتری همراه بود ولی کار این شخص نوع عربی و نوع عراقی و صدامیش است لذا من توصیه می کنم فریب این نیرنگ ها را نخورید }

2- ماجرای میکونوس : که در این ماجرا هنرمند شیطان صفت آلمانی در سال 74 در قالب یک فیلم به امام (راحل)اهانت بدی کرده بود که ایران سفیر آلمان را به خاطر انتشار این فیلم اهانت آموز در رسانه های غربی اخراج کرد که این تصمیم به جا باعث اتحاد شوم کشور های اروپایی شد و در یک اقدام هماهنگ به خاطر فشار به ایران تمامی این کشور ها سفرای خود را به همایت از آلمان از ایران فرا خواندن تا ایران را در فشار سیاسی و اقتصادی قرار دهند که این جریان باعث شد عده ای خود را به بازند و در سدد شدند که با کوتا آمدن جلوی این فشار را بگیرند که در این صورت ایران آن اقتداری را که داشت را از دست می داد و آنها جری تر می شدند ولی این رهبر فرزانه و آگاه باز هم به میان آمد و راه روشن را جلوی پای مسئولین گذاشت که نباید از تشر های دشمن بترسیم و ما در مقابل آنها کوتاه بیاییم نه این کار درستی نیست آنها یک غلطی کرده اند باید توان این اشتباه شان را بپذیرند آن موقع اگر خواستند برگردند برگردند ولی آلمان به مجازات این اهانت بعد از قبول اشتباهش اگر خواست برگردد باید آخر از همه برگردد.

3- حادثه کوی دانشگاه تهران : در 18 تیر سال 78 تعدای در حدود 150 نفر در خوابگاه کوی دانشگاه در اعتراض به توقیف روزنامه سلام دست به راهپیمائی شبانه زدند و در یک اقدام غیر قانونی از کوی دانشگاه خارج شده و در خیابان های اطراف راهپیمائی کرده و شعار های ضد نظام و رهبری دادند که نیروی انتظامی در مرحله اول از اینها خواست که به خوابگاهشان برگردند که گوش نکردند و به تحریک عده ای از کسانی که بعدا معلوم شد اصلا دانشجو نبودند با نیروی انتظامی درگیر شدند که بدلیل بی تدبیری مسئولان امر در وزارت کشور و مراجع قانونی دیگر این جریان تبدیل به یک بحران شد که آشوب های خیابانی بوجود آمد و بخشی از تهران را فرا گرفت و دشمنان اسلام و نظام را خوشحال کرد و سعی کردند با کمک کردن رسانه ای و عملی بتوانند به اصطلاح خود این کشور را به آشوب بکشند و از این آب گل آلود به اصطلاح ماهی بگیرند در چنین فضایی که بتدریج به شهرهای دیگر هم سرایت کرد و می رفت که نظام را با خطری هولناک مواجه کند دم مسیحایی ولی امر مسلمین باردیگر روح دمید وآرامش را به جامعه باز گرداند ایشان در روز 21 تیرماه در جمع عده ای زیادی از دانشجویان و جوانان صمیمانه سخن گفتند و فرمودند :

{ این حادثه تلخ ، قلب مرا جریجه دار کرد حادثه غیر قابل قبولی در جمهوری اسلامی است حمله به منزل و مآوای و مسکن جمعی بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت به هیچ وجه در نظام اسلامی قابل قبول نیست ... و در ادامه فرمودند: دشمن امنیت ما را هدف گرفته است امینت ملی برای یک ملت از همه چیز واجب تر است .}

و در آخر صحبت فرمودند : {آخرین جمله را هم به امام و مقتدای خودمان ولی عصر (عج) عرض می کنیم ای سید و مولای ما پیش خدای متعال گواهی بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راه پر افتخار و پر فیض و پر بهجت جان نا قابل خود را تقدیم کنیم } 

این سخنان پرسوز و دقیق و با احساس دل همه عاشقان انقلاب و نظام را به درد آورد و احساس تکلیف سنگینی بردوش آنها گذاشت که به دنبال فراخوانی و بیعت مجدد ملت روز 23 تیر صحنه های پر شکوه ملیونی مردم به نمایش در آمد و چون آب سردی بر آشوبها ریخت و آشوب ها را فرو نشاند و این قائله هم به پایان رسید. 

4 - ماجرای موج : از دیگر ماجراهایی است که در صورت عدم تدبیر رهبری معظم می توانست به یک حادثه و یا بحرانی پر هزینه تبدیل بشود ماجرای موج که نشریه موج وابسته به انجمن اسلامی دانشگاه امیر کبیر نمایش نامه ای را درج کرد که در آن به نوعی به امام زمان (عج)توهین شده بود که با اعتراض گسترده مردم روبرو می شود و می رفت که به یک آشوب دامن گیری تبدیل بشود و علما اسلام هم در این زمینه سکوت نکردند و حتی عده ای از علماء حکم ارتداد را برای گرداننده این نمایش صادر کردند و حکم به قتل آنها داده شد و عده ای رئیس جمهور را مقصر می دانستن . که رهبر دانای ما در نماز جمعه ای که در حرم مطهر امام راحل برگزار شد فرمودند  : من واقعا در پیشگاه امام زمان شرمنده ام و در کشوری که متعلق به امام زمان (عج) است این اهانت صورت گرفته و درست نبوده ولی  این دلیل نمی شود که ما به این بهانه نظام حاکم را مورد خدشه قرار بدهیم و امنیت کشور را بهم بزنیم و سرخود،  دستور اعدام یا قتل کسی  را بدهیم ، این نظام قانون دارد و مسئولین ذی ربط باید طبق قانون به وظیفه خود عمل کنند و مقصر این قضیه را گرفته و مجازات کنند و مردم سعی کنند آرامش خود را حفظ کنند ...

4 - برخورد قاطع و به موقع با مطبوعات زنجیره ای به عنوان پایگاه دشمن که حتی لایحه قصاص را هم زیر سوال بردند و حرمت کتاب خدا را هم نگه نداشتن 

5- بر خور حکمت آمیز با حمله آمریکا به افغانستان 

و دهها جریان پیچیده دیگر که رهبر عزیزمان امام خامنه ای با دم مسیحائی اش همه را حل کرد و کشور را حفظ کرد که پیچیده ترین آنها فتنه ۸۸ بود که بحمد الله با عنایت امام زمان (عج) و تیز بینی رهبر که ماه ها قبل چنین توطئه ای  را پیش بینی کرده بود و هشدار داده بود و بصیرت و دانایی مردم غیور این فتنه هم شکست خورد حال در این دوره هم این رهبر تیز هوش و دانا بود که دائما متذکر می شد که آمریکا قابل اعتماد نیست و مذاکره با آمریکا هم به جای نفع برای ما ضرر زیادی دارد چرا که این شیطان بزرگ دین و اعتقادات ما را هدف گرفته و تا زمانی که ما از دین و اعتقاداتمان دست برنداریم او دشمنی خودش را ادامه می دهد ولی متاسفانه عده‌ای با ساده لوحی دو سال تمام وقت مردم را گرفتند و ساعت ها با آمریکا مذاکره کردند و نتیجه این مذاکره برجام شد که متاسفانه به نتیجه ای که انتظار می رفت نرسید و با بدعهدی های آمریکا نه تنها تحریم ها برطرف نشد بلکه این شیطان نابکار همین برجام را بهانه ای قرار داده تا بیشتر به نظام ما ظربه وارد کند که مطمئنا باز همین مردم با بصیرت با عنایات بیشتر به بیانات رهبری پوزه‌ی این سگ هار(آمریکا)را به خاک می مالد و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری  مردم باید به هوش باشند که عده ای تصمیم دارند آتش خاموش شده فتنه ۸۸را دو مرتبه روشن کنند اما با وجود این همه امتحانان موفقی که این مردم در عرصه سیاسی داده اند مطمئناً با سر بلندی، تمامی توطئه های دشمنان را به خودشان بر می گردانند  انشاء الله 

9 /10 /95 سید محمد صادقی سکه 

حدیث اخلاقی

#حدیث_اخلاقی
قال رسول الله صلی الله علیه و آله :
أربعة قلیلها کثیر:الفقر و الوجع و العداوة و النّار.
چهار چیز است که اندک آن هم بسیار است
اول فقر و نداری که اگه درمان نشه فراگیر شده و به فساد کشیده می شوند
دوم – وجع یعنی درد و بیماری که این هم یکی از نعمت های خداوندی است تا وقتی یکی از اعضای بدن از کار افتاد یا مریض شد فرد خبر دار شود تا درمان کند چون اگه درمان نشه بدتر شده و عضو را کاملا ازکار می اندازد
سوم – عدوات و دشمنی است که مخصوصا در خانواده یا قبیله ای که باید با هم دوست باشند اگه عدوات بوجود بیاید باید فورا جلوی پیشروی این دشمنی را گرفت تا خانواده و قبیله ای را از هم متلاشی نکند .
چهارم – آتش که اگه جلویش را نگیریم تمام محله را فرا می گیرد ،گاهی دیده شده با یک ته سیگار محله ای به آتش کشیده شده است

غیرت را از امام حسین بیاموز

#غیرت

عَنْ أَبِی جَعْفَرٍ علیه السلام قَالَ أُتِیَ النَّبِیُّ صلی الله علیه وآله بِأُسَارَی فَأَمَرَ بِقَتْلِهِمْ وَ خَلَّی رَجُلًا مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ الرَّجُلُ یَا نَبِیَّ اللَّهِ کَیْفَ أَطْلَقْتَ عَنِّی مِنْ بَیْنِهِمْ فَقَالَ أَخْبَرَنِی جَبْرَئِیلُ عَنِ اللَّهِ جَلَّ جَلَالُهُ أَنَّ فِیکَ خَمْسَ خِصَالٍ یُحِبُّهَا اللَّهُ وَ رَسُولُهُ ؛
1. الْغَیْرَةَ الشَّدِیدَةَ عَلَی حَرَمِکَ ...
فَلَمَّا سَمِعَهَا الرَّجُلُ أَسْلَمَ وَ حَسُنَ إِسْلَامُهُ وَ قَاتَلَ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ ص قِتَالًا شَدِیداً حَتَّی اسْتُشْهِد
امام باقر علیه السّلام فرمود: [چند کافر حربی] را نزد پیغمبر آوردند پیغمبر دستور فرموده آنان را بکشند ، اما شخصی از آنان را آزاد کرد
آن مرد عرض کرد ای پیغمبر خدای برای چه مرا از میان اینان رها فرمودی فرمود: جبرئیل مرا از جانب خداوند خبر داد که تو را پنج خصلت است که خدا و رسولش آنها را دوست میدارد
1. نسبت به خانواده ات سخت غیرتمندی ...
چون آن مرد این سخن شنید اسلام آورد و نیکو مسلمانی شد و در رکاب رسول خدا جنگ سختی نمود تا به درجه شهادت رسید. [الخصال، جلد 1 ، صفحه 282]
اولین صفت ؛ غیرت نسبت به خانواده است
کنار هر زن بی عفتی ؛ مرد بی غیرتی قرار دارد
داستانک:
« یحیی مازنی» که از علمای بزرگ و راویان حدیث است میگوید:
مدتها در مدینه در همسایگی علی علیه السّلام در یک محله زندگی می کردم. منزل من در کنار منزلی بود که زینب دختر علی عیلها السّلام در آنجا سکونت داشت. حتی یک دفعه هم، کسی حضرت زینب را ندید و صدای او را نشنید. او هرگاه میخواست به زیارت جدّ بزرگوارش برود، در دل شب میرفت؛ در حالی که پدرش علی علیه السّلام در پیش و برادرانش حسن و حسین علیهما السلام در اطراف او بودند. وقتی هم به نزدیک قبر شریف رسول الله صلّی الله علیه و اله و سلّم می رسیدند، امیرالمؤمنین علیه السّلام شمعهای روشن اطراف قبر را خاموش میکرد. یک روز امام حسن علیه السّلام علت این کار را سؤال کرد،
حضرت فرمود: اخشی ان ینظر أحد الی شخص اختک زینب؛ از آن می ترسم که کسی در روشنی خواهرت را ببیند
[فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفی(ص)، الرحمانی الهمدانی ،صفحه :642]

@hadiyanenoor

احترام به پدر مادر

#احترام_به_والدین

قال الله تعالی :
وَ قَضی‏ رَبُّکَ اَلاَّ تَعْبُدُوا اِلاَّ اِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ اِحْساناً اِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَکَ الْکِبَرَ اَحَدُهُما اَوْ کِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما اُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً کَریما
و پروردگارت فرمان داده: جز او را نپرستید! و به پدر و مادر نیکی کنید! هر گاه یکی از آن دو، یا هر دوی آنها، نزد تو به سن پیری رسند، کمترین اهانتی به آنها روا مدار! و بر آنها فریاد مزن! و گفتار لطیف و سنجیده و بزرگوارانه به آنها بگو
قرار دادن توحید یعنی اساسی‏ترین اصل اسلامی در کنار نیکی به پدر و مادر تاکیدی است بر اهمیت این دستور اسلامی.
دقت فوق العاده در احترام به پدر و مادر:
در حقیقت در دو آیه‏ای که گذشت، قسمتی از ریزه‏کاریهای برخورد مؤدبانه و فوق العاده احترام آمیز فرزندان را نسبت به پدران و مادران بازگو می‏کند:
1        از یک سو انگشت روی حالات پیری آنها که در آن موقع از همیشه نیازمندتر به حمایت و محبت و احترامند گذارده، می‏گوید: کمترین سخن اهانت آمیز را به آنها مگو!.
آنها ممکن است بر اثر کهولت به جایی برسند که نتوانند بدون کمک دیگری حرکت کنند، و از جا برخیزند و حتی ممکن است قادر به دفع آلودگی از خود نباشند، در این موقع آزمایش بزرگ فرزندان شروع می‏شود
2-   از سوی دیگر قرآن می‏گوید: در این هنگام به آنها اف مگو، یعنی اظهار ناراحتی و ابراز تنفر مکن، و باز اضافه می‏کند با صدای بلند و اهانت آمیز و داد و فریاد با آنها سخن مگو، و باز تاکید می‏کند که با قول کریم و گفتار بزرگوارانه با آنها سخن بگو که همه آنها نهایت ادب در سخن را می‏رساند که زبان کلید قلب است.
3-   از سوی دیگر دستور به تواضع و فروتنی می‏دهد، تواضعی که نشان دهنده محبت و علاقه باشد و نه چیز دیگر.
4-   سرانجام می‏گوید: حتی موقعی که رو به سوی درگاه خدا می‏آوری پدر و مادر را (چه در حیات و چه در ممات) فراموش مکن و تقاضای رحمت پروردگار برای آنها بنما.

با ما در کانال تلگرام همراه شوید

#احکام_رقص

چند مساله به صورت پرسش و پاسخ ازاحکام رقص

آیا زن می‏تواند برای شوهرش برقصد و همراه با آن به موسیقی طرب انگیز و شاد گوش کنند؟

همه مراجع (به جز بهجت): رقص زن برای شوهر، در صورتی که با موسیقی حرام همراه نشود، جایز است.[1]

آیا جایز است زن در شب عروسی (در مجلس زنان) غنا و آواز بخواند و عده‏ای به رقص و زدن بر روی میز و صندلی مشغول شوند؟ حکم چنین مجلسی از نظر شرع چیست (البته از آلات موسیقی استفاده نمی‏شود)؟

همه مراجع (به جز آیت الله تبریزی و خامنه ‏ای): در فرض مذکور اشکال دارد.[2]

 آیه‏اللَّه تبریزی: اگر مرد یا پسر ممیز در مجلس زنانه حضور نداشته باشد و از موسیقی لهوی نیز استفاده نکنند، آواز زن در مجلس زنان و رقص زن برای زنان و زدن بر میز و صندلی و مانند آن- که از آلات موسیقی محسوب نمی‏شود- اشکال ندارد.[3]

 آیه‏اللَّه خامنه ‏ای: اگر کیفیت زدن به شیوه متداول در عروسی‏های سنتی باشد و لهو محسوب نشود و نیز رقص زن برای زنان، باعث تحریک شهوت و یا مفسده دیگر نگردد، اشکال ندارد.[4]

آیا در حکم رقص فرقی بین رقص انفرادی و دسته جمعی هست؟

خیر، تفاوتی بین آنها نیست.[5]

آیا رقص دختر و پسری که به سن تکلیف نرسیده‏اند اشکال دارد؟ دیدن آن چه حکمی دارد؟

همه مراجع:

 دختر و پسر نابالغ تکلیف ندارند و دیدن آن نیز اگر باعث مفسده نشود اشکال ندارد ولی بهتر است آنان را به رقص تشویق نکنند.[6]

@hadiyanenoor

---

[1] آیات عظام تبریزی، استفتاءات، س 1042 خامنه‏ای، اجوبه الاستفتاءات، س 1174 و 1171 امام، استفتاءات، ج 2، س 35 و 25 نوری، استفتاءات، ج 2، س 574 و توضیح‏المسائل، مسائل مستحدثه مکارم، استفتاءات، ج 1، س 534 و 535 و 520 دفتر: وحید صافی، جامع الاحکام، ج 2، س 1580 و 1585 فاضل، ج 1، س 1737 و 989 سیستانی، Sistani.org رقص، ش. 2

[2] آیت الله مکارم، استفتاءات، ج 1، س 535 صافی، جامع‏الاحکام، ج 1، س 1023 فاضل، جامع المسائل، ج 1، س 1736 و 1737 دفتر: امام، بهجت، سیستانی، وحید و نوری.

[3] تبریزی، صراط النجاه، ج 6، س 1456 و 1448 و. 1444

[4] آیت الله خامنه‏ای، اجوبه‏الاستفتاءات، س 1133 و 1134 و. 1166

[5] آیت الله خامنه‏ای، اجوبه، س 1169 و دفتر همه.

[6]آیات عظام  مکارم، استفتاءات، ج 1، س 536 خامنه‏ای، اجوبه‏الاستفتاءات، س 1175 دفتر: همه.

آیا چشم زخم واقعیت دارد

 

آیا چشم زدن واقعیت دارد؟
وَ اِنْ یَکادُ الَّذینَ کَفَرُوا لَیُزْلِقُونَکَ بِاَبْصارِهِمْ لَمَّا سَمِعُوا الذِّکْرَ وَ یَقُولُونَ اِنَّهُ لَمَجْنُونٌ (سوره قلم آیه 51)
(نزدیک است کافران هنگامیکه آیات قرآن را می‏شنوند تو را با چشم خود هلاک کنند)
بسیاری از مردم معتقدند در بعضی از چشمها اثر مخصوصی است که وقتی از روی اعجاب به چیزی بنگرند ممکن است آن را از بین ببرد، یادرهم بشکند، و اگر انسان است بیمار یا دیوانه کند.
این مساله از نظر عقلی امر محالی نیست، چه اینکه بسیاری از دانشمندان امروز معتقدند در بعضی از چشمها نیروی مغناطیسی خاصی نهفته شده که کارائی زیادی دارد، حتی با تمرین و ممارست می‏توان آن را پرورش داد، خواب مغناطیسی از طریق همین نیروی مغناطیسی چشمها است.
در دنیائی که «اشعه لیزر» که شعاعی است نامرئی می‏تواند کاری کند که از هیچ سلاح مخربی ساخته نیست پذیرش وجود نیروئی در بعضی از چشمها که از طریق امواج مخصوص در طرف مقابل اثر بگذارد چیز عجیبی نخواهد بود

بسیاری نقل می‏کنند که با چشم خود افرادی را دیده‏اند که دارای این نیروی مرموز چشم بوده‏اند، و افراد یا حیوانات یا اشیائی را از طریق چشم زدن از کار انداخته‏اند.
لذا نه تنها نباید اصراری در انکار این امور داشت بلکه باید امکان وجود آن را از نظر عقل و علم پذیرفت.
در روایات اسلامی نیزتعبیرات مختلفی دیده می‏شود که وجود چنین امری را اجمالا تایید می‏کند.
در حدیثی می‏خوانیم که «اسماء بنت عمیس» خدمت پیامبر صلی الله علیه و آله عرض کرد: گاه به فرزندان جعفر چشم می‏زنند، آیا «رقیه» ای برای آنها بگیرم (منظور از «رقیه» دعاهائی است که می‏نویسند و افراد برای جلوگیری از چشم زخم با خود نگهمیدارند و آن را تعویذ نیز می‏گویند).
پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: نعم، فلو کان شی‏ء یسبق القدر لسبقه العین «آری، مانعی ندارد، اگر چیزی می‏توانست بر قضا و قدر پیشی گیرد چشم زدن بود[1]»! .
و در حدیث دیگری آمده است که امیرمؤمنان علیه السلام فرمود: پیامبر صلی الله علیه و آله برای امام حسن و امام حسین علیهما السلام «رقیه» گرفت، و این دعا را خوانده اعیذکما بکلمات التامة و اسماء اللَّه الحسنی کلها عامة، من شر السامة و الهامة، و من شر کل عین لامة، و من شر حاسدٍ اذا حسد: «شما را به تمام کلمات و اسماء حسنای خداوند از شر مرگ و حیوانات موذی، و هر چشم بد، و حسود آنگاه که حسد ورزد می‏سپارم، سپس پیامبر صلی الله علیه و آله نگاهی به ما کرد و فرمود: «اینچنین حضرت ابراهیم برای اسماعیل و اسحاق تعویذ نمود»[2]

در نهج البلاغه نیز آمده است العین حق و الرقی حق: «چشم زخم حق است و توسل به دعا برای دفع آن نیز حق است[3] »

منبع کتاب یکصد و هشتاد پرسش و پاسخ ص 594و 595

@hadiyanenoor

---

 مجمع البیان جلد 10 ص 341[1]

 نور الثلقلین جلد 5 ص 400 [2]

 نهج البلاغه کلماتت قصار جمله 400[3]