عشق یعنی..

پیام های کوتاه
نویسندگان

۹ مطلب در اسفند ۱۳۹۵ ثبت شده است

۲۷
اسفند

دیوانه واقعی:

پیامبر اکرم صلی‌الله علیه واله از جایی عبور می‌کرد، چشمش به جمعیتی افتاد که دور شخصی را گرفتند، حضرت نزد آن‌ها رفت و پرسید: برای چه اینجا جمع شده‌اید؟! عرض کردند: دیوانه‌ای در اینجا هست (حرکات او ما را به اینجا کشانده است).

:
پیامبر اکرم صلی‌الله علیه واله فرمود: دیوانه حقیقی این شخص نیست؛ بلکه این شخص بینوا گرفتار و (بیمار) است. آیا می‌خواهید شمارا به ویژگی‌های دیوانه حقیقی، آگاه کنم؟!
عرض کردند: آری‌ای رسول خدا.

 
فرمود: دیوانه حقیقی دارای این نشانه‌ها است:

با کِبر و نَخوَت راه می‌رود. (خودبزرگ‌بین و متکبر است)؛
به دو طرف خود (مکرر ) نگاه می‌کند. (خودبین و معجب است)؛
شانه‌های خود را بالا و پایین می‌آورد. (خودنماست و عقده حقارت دارد)؛
از درگاه خدا آرزوی بهشت می‌کند بااینکه به گناه خود ادامه می‌دهد؛
جامعه، نه از شر او درامان‌اند و نه به خیر او امیدوارند.[1]



[1] الخصال، ج ۱، ص ۳۳۲

  • سیدمحمد صادقی
۲۶
اسفند

راه شهدا ماندنی است

  • سیدمحمد صادقی
۲۵
اسفند

عشق من فکه

  • سیدمحمد صادقی
۲۵
اسفند

خادمین فکه

  • سیدمحمد صادقی
۲۴
اسفند

حجاب

  • سیدمحمد صادقی
۲۴
اسفند

فکه مال من مکه مال تو

  • سیدمحمد صادقی
۲۳
اسفند

فکه

  • سیدمحمد صادقی
۱۰
اسفند


داستان عنایت بی پایان خداوند به فاطمه سلام الله علیها از زبان امام باقر(ع)

امام محمّد باقر علیه‌السلام حکایت فرموده است:
روزی رسول خدا صلّی الله علیه و آله به خانه دخترش سرکار فاطمه زهرا سلام‌الله علیها وارد شد و چون اندکی نشست خطاب به وی کرد و فرمود: دخترم، فاطمه! بلند شو و آن ظرف غذا را بیاور.


همین‌که آن ظرف غذا را آورد، دیدند که درون آن پر از آبگوشت داغ است و آماده خوردن می‌باشد.
سپس رسول خدا، امام علی، حضرت زهرا و دو فرزندشان امام حسن و امام حسین صلوات الله علیهم از آن طعام میل نمودند و بازمانده آن را تا مدّت سیزده روز مرتّب مورد استفاده قرار می‌دادند ولیکن از آن غذا کاسته نمی‌شد.


تا آن‌که روزی اُمّ ایمن، امام حسین علیه‌السلام را دید، که مشغول خوردن غذای پخته می‌باشد، به ایشان گفت: این‌گونه غذا را از کجا آورده‌ای؟
حضرت فرمود: مدّت چند روزی است که غذای ما در خانه، از همین خوراک می‌باشد.


اُمّ ایمن به خانه حضرت زهرا سلام‌الله علیها وارد شد و گفت: ای فاطمه! اگر امّ ایمن چیزی داشته باشد، برای شما هم است و در آن شریک هستید؛ ولی اگر یک روز شما چیزی یافتید، امّ ایمن از آن بی‌بهره خواهد بود؟!
حضرت فاطمه زهرا سلام‌الله علیها اندکی از آن غذای آبگوشت را که هنوز تازه بود برای امّ ایمن آورد و او هم از آن طعام خورد و در همان روز ظرف غذا به پایان رسید.


وقتی حضرت رسول صلّی الله علیه و آله تشریف آورد و متوجّه شد که غذا تمام شده است، فرمود:
چنانچه از آن غذا به دیگری نمی‌دادی پایان‌ناپذیر بود و همگی ما اهل‌بیت تا آخر از آن می‌خوردیم و بازهم باقی می‌ماند.


سپس امام محمّد باقر علیه‌السلام فرمود: اکنون ظرف آن غذا نزد ما موجود است تا آن‌که به دست امام زمان، قائم آل محمّد صلوات الله علیهم اجمعین خواهد رسید.[1]



[1] اصول کافی: ج 1، ص 460، ح 7.

  • سیدمحمد صادقی
۰۸
اسفند

محبّت فراوان پیامبر صلی‌الله علیه و آله نسبت به فاطمه علیها السلام

قُلْ لا أَسْئَلُکمْ عَلَیهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِی الْقُرْبی[1]

بگو: «من هیچ پاداشی از شما بر رسالتم درخواست نمی‌کنم، جز دوست‌داشتن نزدیکانم [اهل بیتم]

این روزها، شیعیان، برای شهادت بی بی دوعالم حضرت زهرا سلام‌الله‌علیه‌ها، سوگوارند حضرت زهرا (س) تنها کسی بود که از فرزندان پیامبر (ص) بازمانده بود و در آن زمان چون هنوز اندیشه‌های جاهلیت در ذهن افراد بی ایمان و ضعیف الایمان باقی مانده بود کفار قریش این اندیشه نادرست را در میان مسلمانان رواج داده و به پیامبر (ص) ابتر یعنی دم‌بریده و بی‌وارث قلمداد کردند، خداوند به کوری چشم دشمنان سوره‌ای را به نام کوثر نازل فرمود که به گفته برخی مفسرین منظور: ذریه حضرت زهرا (س) است. همان‌طور که علامه طباطبائی (ره) در تفسیر المیزان فرموده:

این جمله از این دلالت خالی نیست که فرزندان فاطمه (ع) ذریه رسول خدا (ص) هستند، و این خود یکی از خبرهای غیبی قرآن کریم است، چون همان‌طور که می‌بینیم خدای تعالی پس از درگذشت آن حضرت برکتی در نسل آن جناب قرارداد، به‌طوری‌که در همه جهان هیچ نسلی برابر آن دیده نمی‌شود، آن‌هم باآن‌همه بلاها که بر سر ذریه آن جناب آوردند و گروه‌گروه از ایشان را کشتند[2]

و اما درباره محبت پیامبر (ص) روایات فراوانی نقل‌شده که در اینجا به چند نمونه اشاره می‌شود

«اذَا اشْتَقْتُ الَی الْجَنَّةِ قَبَّلْتُ نَحْرَ فاطِمَةَ؛[3]

 هنگامی‌که شوق بهشت در دلم پیدا می‌شود گلوی فاطمه را می‌بوسم».

هنگامی‌که آیه شریفه:

 ««لَا تَجْعَلُوا دُعَاءَ الرَّسُولِ بَینَکمْ کدُعَاءِ بَعْضِکمْ بَعْضاً»؛[4]

 صدا کردن پیامبر را در میان خود، مانند صدا کردن یکدیگر قرار ندهید».

نازل شد مسلمانان پیامبر صلی‌الله علیه و آله را با خطاب «یا محمد» صدا نکردند، بلکه «یا رسول الله» و «یا ایها النبی» می‌گفتند.

فاطمه علیها السلام می‌گوید: پس از نزول این آیه من دیگر جرات نکردم پدرم را به عنوان «یا ابَتاه» (پدر جان) صدا کنم، و هنگامی‌که خدمتش می‌رسیدم «یا رسول‌الله» می‌گفتم.

یکی دو بار این خطاب را تکرار کردم، دیدم پیامبر صلی‌الله علیه و آله اندوهگین شد و از من روی برتافت. بار سوّم رو به من کرد و فرمود:

 «یا فاطِمَةُ انَّها لَمْ تَنْزِلْ فِیک وَ لا فِی اهْلِک وَ لا نَسْلِک، انْتِ مِنِّی وَ انَا مِنْک، انَّما نَزَلَتْ فِی اهْلِ الْجَفَاءِ وَ الْغِلْظَةِ مِنْ قُرَیشٍ؛ ای فاطمه! این آیه درباره تو نازل نشده، و نه درباره خاندان و نسل تو، تو از منی و من از توأم، این درباره جفاکاران و تندخویان بی‌ادب از قریش نازل‌شده است».

سپس این جمله شگفت‌انگیز و جان پرور را افزود:

«قُولِی: یا ابَتِ! فَانَّها احْیا لِلْقَلْبِ وَ ارْضی لِلرَّبِّ؛

 بگو: پدر جان، که این سخن قلب مرا زنده می‌کند و خدا را خشنود می‌سازد».[5]

در حدیث دیگری آمده است: پیامبر چنان مشتاق فاطمه علیها السلام بود که هرگاه به سفر می‌رفت آخرین کسی را که با او وداع می‌کرد زهرا علیها السلام بود، هنگامی‌که از سفر بازمی‌گشت نخستین کسی را که به دیدنش می‌شتافت فاطمه علیها السلام بود.

ابن عباس می‌گوید: پیغمبر اکرم صلی‌الله علیه و آله بسیار فاطمه را می‌بوسید، روزی عایشه عرض کرد: شما بسیار فاطمه را می‌بوسید؟

رسول خدا صلی‌الله علیه و آله فرمود: (این دلیلی دارد) در شب معراج هنگامی‌که جبرئیل مرا وارد بهشت کرد، از تمام میوه‌های بهشتی به من داد، و از چکیده آن‌ها نطفه فاطمه در رحم خدیجه منعقد شد.

 «فَاذَا اشْتَقْتُ لِتِلْک الثِّمارِ قَبَّلْتُ فاطِمَةَ فَاصَبْتُ مِنْ رائِحَتِها جَمِیعَ تِلْک الثِّمارِ الَّتی اکلْتُها؛ [6]

 هنگامی‌که مشتاق آن میوه‌های بهشتی می‌شوم، فاطمه را می‌بوسم و از بوی او بوی تمام آن میوه‌ها را که در آن شب خوردم استشمام می‌کنم».



[1] سوره شوری آیه 23

[2] تفسیر المیزان جلد 20 ص 639

[3] فضایل الخمسه، جلد 3، صفحه 127.

 

[4] سوره نور آیه 63

[5] مناقب ابن شهر آشوب، جلد 3، صفحه 320.

[6] ذخائر العقبی، صفحه 36.

 

  • سیدمحمد صادقی