خشنودی خدا از قضای خدا
رُوی أنّ موسی علیه السلام قالَ: یا رَبِّ، دُلَّنی علی عَمَلٍ إذا أنا عَمِلتُهُ نِلتُ بهِ رِضاک. فَأوحَی اللّه ُ إلَیهِ: یا بنَ عِمرانَ، إنّ رِضای فی کرهِک و لَن تُطِیقَ ذلک ... فَخَرَّ موسی علیه السلام ساجِدا باکیا فقالَ: یا رَبِّ، خَصَصتَنِی بالکلامِ، و لَم تُکلِّمْ بَشَرا قَبلِی، و لَم تَدُلَّنی علی عَمَلٍ أنَالُ بهِ رِضاک! فَأوحَی اللّه ُ إلَیهِ: إنّ رِضای فی رِضاک به قضائی.
روایتشده است که موسی علیهالسلام گفت: پروردگارا! مرا به کاری راهنمایی کن که هرگاه به آن عمل کنم خشنودی تو را به دست آورم. پس، خداوند به او وحی فرمود که: ای پور عمران! همانا خشنودی من در ناخشنودی توست و تو طاقت این را نداری ... موسی علیهالسلام گریهکنان به سجده افتاد و عرض کرد: پروردگارا! تو مرا بهافتخار سخن گفتن [با خودت] سرافراز کردی و پیش از من با هیچ بشری سخن نگفتی و حالا مرا به کاری که بدان سبب به خشنودی تو نائل آیم رهنمون نمیشوی؟ پس، خداوند به او وحی فرمود: همانا خشنودی من در خشنودی تو ازقضای من است.[1]
- ۹۶/۰۴/۲۶