السلام ای زینب با صبر و حیا
السلام ای دختر فاطمه وخیرالنسا
چون بودی دورازکرب بلا، غم مخور
گر تو فتادی دراین حصروبلا، غم مخور
گر اینهمه زائرمی روند کرب بلا، غم مخور
گر مانده ای تنها درآن شام و بلا، غم مخور
سردارهمدانی هاهستند هنوز، پس غم مخور
محسن خزاعی ها خبرهات رسانند،غم مخور
ما درس غیرت وآزادگی را، ازحسین آموختیم
ما پیمان دفاع حَرَمت، به حسینت دادیم
حسین جان گرامروزمن، دراربعین نیستم
چون که من مدافع حرم، زینبت هستم
حسین جان من غیرت را، از تو آموختم
حسین جان چشمم رابه حرم زینبت دوختم
ما عاشقان زینبیم جان خود، قربان می کنیم
داعش و داعشیان رااز بیخ و بن برمی کنیم
ما سردارانی مثل همدانی، بسیارداریم
ما عاشقانی مثل مالامیرهیچ، کم نداریم
ما بر داعش و داعشیان، می تازیم
ما بردفاع از حَرَمت، جان می بازیم
ما این حرم را به چشم خود جا دادیم
ما این حرم را با خون خود صفا دادیم
از صحن رقیه تا حرم زینبت ما هستیم
به جای علی اکبر،ما علی اکبرها دادیم
ما امروزسپاه محمد دیگری ،سازیم
به امر رهبر میلیونها، بسیجی سازیم
گرسید علی فرمان دهد، ما می آییم
داعشیان و حامیانش، زباله دان اندازیم
هیهات هیهات که زینب را، اسیر بینیم
هیهات هیهات که درشام، یزید بینیم
زینب جان غم مخورما عدو از حرمت براندازیم
گر نرود ما از شام تا کربلا بین الحرمین سازیم