عشق یعنی..

پیام های کوتاه
نویسندگان
۱۱
تیر

سیدمحمد:
سلام عزیزان صرف نظر از اینکه به چه کسی رای می دهید همین که به ندای رهبری لبیک گفته و قصد دارید در انتخابات شرکت کنید ممنون

ولی عزیزان (انهایی که قصد دارید به پزشکیان رای بدهند) آیا فکر می کنید پزشکیان بیاید واقعا وضع بهتر میشه ؟!
این از تبلیغاتش مشخصه که غیر از جنگ داخلی بین مذهبی ها و غرب گراها چیزی دیگری برای ملت نخواهد داشت.
خوب قائدتا در جنگ داخلی اقتصاد رشدی نخواهد داشت.

حالا چرا جنگ داخلی؟
جوابش این است که ۱- اولا از حالا در تبلیغاتش داره بین شیعیان که اکثریت هستند و سنی ها با وعده‌هایی (که حتی قانون اساسی هم اجازه نمی دهد)اختلاف می اندازه.
۲- دخالت در اموری که مستقیماً جزوه تکالیف رهبری هست که قائدتا هم قانون جمهوری اسلامی اجازه نمی دهد هم طرفداران ولایت و رهبری.
۳- دخالت در اموری که مستقیم جزوه تکالیف قوه قضائیه و مجریه هست.
خوب عزیزان با وجود عدم توان مدیریتی که از همین حالا مشخص هست  می تواند در این جنگ داخلی اقتصاد را درست کند؟!!

بنابراین در این زمان حساس اقتصادی کسی را لازم داریم که اولا با هر سه قوه دوست است.
ثانیا بنایش این است که هم با شرق ارتباط برقرار کند هم با غرب دوستی عزتمندانه و مقتدرانه داشته باشد.
ثالثا ضمن احترام به تمامی قبایل و مذاهب طبق قانون جمهوری اسلامی سعی دارد با تمام مذاهب برخوردی همراه با محبت و صمیمیت داشته باشد.

و صد البته آن فرد کسی نیست جز دکتر سعید جلیلی

  • سیدمحمد صادقی
۱۸
اسفند

ما پیشرفتهایی پیدا کرده‌ایم که من حالا گذرا به بعضی اشاره میکنم، و همه‌ی این پیشرفتها در دوران تحریم بود، در دوران محاصره‌ی اقتصادی بود، در دوران شدیدترین فشارهای اقتصادی‌‌‌‌ای بود که تا آن زمان اتّفاق افتاده بود؛ این را خود آمریکایی گفتند؛ آمریکایی‌‌ها گفتند که فشار اقتصادی‌‌‌‌ای که روی ایران گذاشتیم، در طول تاریخ‌‌‌‌ بی‌سابقه است؛ راست میگویند، با همه‌ی دروغ‌گویی‌شان این حرف را راست گفتند؛‌‌‌‌ بی‌سابقه‌ترین فشار اقتصادی بود. در چنین شرایطی ملّت ایران پیشرفت پیدا کرد.

پیشرفت در حوزه‌ی زیرساخت‌های کشور؛ در جادّه، در ریل، در سدسازی، در آب‌رسانی ــ [مثل] همین آب‌رسانی غدیر که [افتتاحش] اخیراً [شهریور۱۴۰۱] انجام گرفت ــ در ساخت پالایشگاه، در ساخت بیمارستان؛ که بسیاری از اینها در همین ۱۴۰۱ انجام گرفته است؛ که یک قسمتی، یک بخشی در پارس جنوبی تماماً از صفر تا صدش ایرانی است؛ این [پیشرفت] اتّفاق افتاد؛ کِی؟ در وقتی که این‌همه تحریم هست، این فشار اقتصادی هست. [پیشرفت] در تولید گاز مایع که یکی از کارهای بسیار مهم بود ــ که یک گشایشی برای کشور به وجود می‌آورد ان‌شاءالله ــ در همین دوران اخیر به وجود آمد؛ در دورانهای گذشته هم کارهای مفصّلی انجام گرفته است.

بیانات مقام معظم رهبری 1/1/1402

در این زمینه اینفوگرافی درست کرده‌ام که تلاش شده دقیق‌ترین آمار در آن گنچانده بشود 

مقایسه فعالیت های اقتصادی زمان پهلوی و جمهوری اسلامی

  • سیدمحمد صادقی
۱۱
اسفند

اگر انتخابات ضعیف باشد، همه ضرر میکنند، نه اینکه یک عدّه‌ای ضرر کنند، یک عدّه‌ای از ضعیف بودن انتخابات سود ببرند؛ هیچ کس سود نمیبرد. هر کسی ایران را دوست دارد، هر کسی کشور خودش و ملّت خودش و امنیّت خودش را دوست دارد بداند که اگر انتخابات ضعیف برگزار بشود، هیچ کس سود نمیبرد، همه ضرر میکنند، همه ضربه میخورند؛ نه اینکه یک عدّه ضربه بخورند، یک عدّه سود کنند؛ نه. خب حالا این در مسئله‌ی نمایش قدرت ملّی که عرض کردیم انتخابات مظهر نشان دادن و به رخ کشیدن قدرت ملّی کشور است. 

سحنان مقام معظم رهبری در تاریخ 10/ 12/ 1402

 

کلمات رهبری

  • سیدمحمد صادقی
۱۰
اسفند

اینفوگرافی رتبه ایران

  • سیدمحمد صادقی
۰۵
اسفند

مشارکت یعنی حضور پُرشور مردم در انتخابات. اگر حضور پُرشور مردم در انتخابات باشد، این وحدت ملّی را نشان میدهد، این انگیزه‌ی ملّت ایران را برای حضور در صحنه نشان میدهد؛ انگیزه‌ی ملّت ایران و وحدت ملّی، قدرت ملّی به وجود می‌آورد؛ قدرت ملّی موجب امنیّت کشور میشود؛ وقتی کشور امنیّت پیدا کرد، آن‌وقت علم در آن کشور پیشرفت میکند، اقتصاد در آن کشور به شکوفایی میرسد، مشکلات گوناگون فرهنگی و اقتصادی و سیاسی در کشور قابل حل میشود؛ مشارکت یک چنین معجزه‌ای میکند. انتخابات در کشور تحوّل ایجاد میکند. بعضی‌ها اسم تحوّل را می‌آورند، اظهار طرف‌داری از تحوّل میکنند، امّا عملاً آن چیزی که مقدّمه‌ی حتمی تحوّل است، مورد بی‌اعتنائی‌شان قرار میگیرد؛ یعنی انتخابات. با انتخابات میشود در کشور تحوّل ایجاد کرد.

قسمتی از سخنان رهبر معظم انقلاب در تاریخ 2/10/1402

در همین رابطه اینفوگرافیکی را ساخته ام که تقدیم شما عزیزان می کنم

 

اینفوگرافی انتخابات

 

  • سیدمحمد صادقی
۰۴
اسفند

بسم الله الرحمن الرحیم

بیایید در انتخابی با بصیرت کاری کنیم علی تنها نماند

از هر جوانی که علی علیه‌السلام را می‌شناسد بپرسید آیا معاویه عادل‌تر بود یا علی علیه‌السلام،‌ انگشت تعجب به دهان گذاشته، جواب می‌دهد مگر تو دیوانه شده‌ای که علی علیه‌السلام را با معاویه مقایسه می‌کنی؟! ولی وقتی بپرسید که پس چرا هم در صحنه نبرد هم در صحنه سیاست و حکومت به ظاهر معاویه (و امثال آن)موفق‌تر بودند؟ به فکر فرو می‌رود که واقعاً اگر به تاریخ و کتب اهل تشیع و تسنن و حتی مسیحی و یهودی و تمام انسان‌های آزاده جهان، نگاهی بیندازیم، خواهیم دید که علی علیه‌السلام را فردی با دیانت‌تر و عادل‌تر و دلسوزتر به مردم مخصوصاً مظلومان و مستمندان دانسته‌اند، پس چرا باید این‌قدر تنها و بی‌کس بماند که سر در چا ببرد و از تنهایی خود شکوه کند و این‌قدر از جهل و بی‌خردی امتش درمانده شده باشد که بفرماید: «شگفتا، می‌خواهم به‌وسیله شما بیماری‌ها را درمان کنم ولى شما درد بی‌درمان من شده‌اید[1]» یا در جای دیگر شکوه از تنهایی‌اش می‌کنند و می‌فرمایند: «من، نگاه کردم و دیدم (براى گرفتن حق خود و مسلمانان) یار و یاورى جز خاندانم ندارم (به همین دلیل، قیام نکردم; چرا که) به مرگِ آنان راضى نشدم و این، در حالى بود که چشم، بر خاشاک فرو بستم و با گلویى که استخوان در آن گیر کرده بود (جرعه تلخ حوادث را) نوشیدم و بر نوشیدن این جرعه ـ که تلخ تر از حَنَظْل بود ـ شکیابى کردم[2].

جواب‌های زیادی به این چراها داده‌شده ولی عمده و مهم‌ترین جواب این است که متأسفانه تبلیغات گسترده‌ای که خواص فاسد با استفاده از قدرت مالی و سیاسی و قبیله‌ای اعمال می دادند، باعث می‌شد مردم به‌گونه‌ای شیفته این تبلیغات قرار بگیرند که حق و عدالت را نادیده بنگرند و ناخواسته تابع و مطیع آنان باشند با وجود این که اعتراف می‌کردند او در علم و عدالت خیلی پایین‌تر از حضرتش هست. این مهم‌ترین درد تمام جوامع بشری و متأسفانه جامعه ما هست که فکر و اندیشه و حق‌طلبی را که در فطرت همه ما نهفته است را کنار گذاشته و بعضاً با وجود اینکه قبول داریم فلان شخص از حیث تقوا و دیانت و ولایت مداری ضعیف‌تر از آن دیگری هست، ولی چون از قدرت مالی و نفوذ سیاسی و رسانه‌ای بیشتری برخوردار است او را انتخاب می‌کنیم و باعث این می شویم که بی عدالتی و ظلم و جور در جامعه ریشه‌ کند.

بنابراین عزیزان من، بیایید تلاش کنیم همه با هم با بصیرت تمام ضمن اینکه باشکوه هرچه بیشتر در انتخابات شرکت ‌کنیم، افرادی را انتخاب کنیم که اصلح و با تقوا و ولایت مدار و حامی مظلومین و مستضعفان باشد امید است که با انتخاب شما جامعه روبه‌پیشرفت برود و اقتدار و آبادانی در همه‌جا حاکم شود انشاالله.

 

[1] ترجمه قسمتی از خطبه 121 نهج البلاغ.

[2] خطبه 26 نهج البلاغه.

  • سیدمحمد صادقی
۰۱
اسفند

«همه باید در انتخابات شرکت کنند. انتخابات رکن اصلی نظام جمهوری اسلامی است. راه اصلاح کشور انتخابات است. آن کسانی که دنبال این هستند که مشکلات را برطرف کنند، ترمیم کنند، بایستی به انتخابات رو کنند. راهِ درست، انتخاب است».

(قسمتی از سخنان رهبر معظم در دیدار با مردم آذربایجان شرقی 1402/11/29)

عکس نوشته

  • سیدمحمد صادقی
۲۲
آذر

چرا آخوند‌ها کاری کردن که مردم دین گریز بشوند؟

این شبهه‌ای است که متأسفانه عده‌ای از مردم علت دین گریزی جوانان را عمل کرد بد روحانیون و به قول آنها آخوندها می‌دانند.

پاسخ شبهه:

1- درسته که عده‌ای از روحانیون متأسفانه نتوانستن بر هوای نفس خود غلبه کنند و شیفته جاه و مقام شده و زندگی طلبگی خود را کنار گذاشته‌اند؛ ولی این به‌تنهایی نمی‌تواند دلیلی بر دین‌گریزی جوانان باشد، بلکه آنچه باعث دین‌گریزی جوانان شده، حجم بسیار زیاد تبلیغات رسانه‌ای غرب است که از کاه کوهی ساخته و شبانه‌روز تلاش کرده‌اند تا فساد یک طلبه را در جامعه‌، به تمام سیستم حکومتی جمهوری اسلامی و به اسلام نسبت بدهند همان تبلیغاتی که معاویه علیه العنه با حضرت علی علیه‌السلام انجام داد به حدی که عده‌ای فکر می‌کردند حضرت حتی نماز هم نمی‌خواند! درحالی‌که بیشتر روحانی‌ها انسان‌هایی با تقوا، متدین و مطیع ولایت هستند؛ گرچه متأسفانه ما در این جنگ تبلیغاتی دشمن تا حدودی مغلوب شده‌ایم و آن‌گونه که باید مقابله کنیم نتوانسته‌ایم مقابله کنیم.

2- علت دین‌گریزی جوانان، جدال همیشگی انسان با شیطان هست که از همان زمان خلقت آدم شروع شد؛ آن زمانی که خداوند به ملائکه و ابلیس دستور داد به آدم سجده کند ولی شیطان تکبر ورزید و از درگاه الهی رانده شد و به عزّت الهی قسم خورد که همه مردم را گمراه خواهد کرد غیر از خالص شده‌گان[1] و البته عده کمی توانستن در مقابل وساوس شیطانی مقابله کنند و به حول قوه الهی پیروزی با همان عده کم خواهد بود چرا که خداوند می‌فرماید: «کَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً کَثیرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرین[2]».

3- روایتی از پیامبر (ص) نقل‌شده که فرمود: «یَأْتِی عَلَى النَّاسِ زَمَانٌ الصَّابِرُ مِنْهُمْ عَلَى دِینِهِ کَالْقَابِضِ عَلَى الْجَمْرَةِ[3]؛ زمانی بر مردم می آید که ماندن بر دین حق مانند نگه‌داشتن گلوله آتش در دست است» و این زمان همان زمان است، چراکه با وجود این‌همه وسایل و شبکه‌های پخش فساد در منازل و کوچه و خیابان، اینکه باز هم جوانان با ایمانی هستند که برای حفظ دین و ناموس و حرم اهل بیت جونشان را می دهند؛ ولی در مقابل شیاطین انس و جن سرخم نمی‌کنند، خود بهترین دلیل است که اکثریت مردم به‌هیچ‌وجه دین‌گریز نیستند؛ بلکه وقتش برسد همه متحد در مقابل شیاطین انس و جن قد علم می کنند انشاالله.

 

[1] سوره ص، آیات 75-83.

[2] سوره بقره، آیه 249.

[3] بحارالانوار، ج 22، ص 454.

  • سیدمحمد صادقی
۱۸
آذر

چرا باید انسان حق قانون‌گذاری برای خود را نداشته باشد

یک‌بار که در بین دانشجویان و جوانان عزیز درباره قانون‌گذار اصلی (یعنی خداوند (باری‌تعالی)سخنرانی می‌کردم، برای اینکه سخنانم را به‌خوبی جا بیندازم در مقابل این شبهه که چرا با وجود اینکه انسان مختار آفریده‌شده نمی‌تواند برای خود قانون وضع کند؟ جواب دادم که من یک مثال ساده برای شما می‌زنم و آن اینکه اگر یک مخترع توانمندی یک وسیله فوق‌العاده حساس و مهمی را اختراع کند، آیا این فرد بیشتر به شرایط نگهداری و قوانین فیزیکی آن دستگاه آشنا هست یا من و تو؟ بلافاصله جواب دادند خوب معلومه خالق اصلی این دستگاه او هست، طبیعی هست که او تنها کسی است که به شرایط نگهداری و قوانین فیزیکی آن دستگاه آشنا هست و اگر قرار باشد کسی دیگر هم این مسائل را بداند باید از او یاد بگیرد.

گفتم: این جواب حلی و اولیّه من به این شبهه هست؛ چراکه همه شما اهل علم هستید و می‌دانید که خلقت انسان شگفتی‌های بسیار زیادی دارد که بعد از هزاران هزار سال، باوجود کمک خود خداوند در بعضی از زوایای وجودی انسان، هنوز هیچ‌کس نمی‌تواند ادعا کند که انسان را درست شناخته و می‌تواند قوانینی را که به نفع تمام انسان‌ها باشد را وضع کند؛ چراکه اگر این‌گونه بود دیگر این‌همه جنگ و خونریزی و منفعت‌طلبی و هواپرستی وجود نداشت، این نشان می دهد که انسان (بدون تکیه بر خداوند و انبیاء الهی و امامان معصوم که ارتباط بین خدا و انسان را به عهده دارند) نمی تواند برای خودش قانونی وضع کند که بی عیب و نقص باشد؛ به همین جهت هست که حدیث معروفی از ائمه معصومین علیهم السلام داریم که می فرماید: وَلَوْ لَا ذَلِکَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا[1]»این مهمترین دلیل عقلی است که سعی کردم به صورت خلاصه بیان کنم، دلایل نقلی در این زمینه بسیار زیاد هست که انشاء الله در محتواهای بعدی بیان خواهد شد.

 

[1] بحارالأنوار، ج57، ص 212، باب 36.

  • سیدمحمد صادقی
۰۹
آذر

نماز یومیه معروف است به نماز پنج‌گانه پس چرا شیعیان در سه وقت می خوانند؟

پاسخ این است که اولاً: تمامی مراجع عظام وقتی اوقات نماز را بیان کرده‌اند یک‌وقت مخصوص بیان کرده‌اند و یک‌وقت مشترک و فضیلت بیشتر را برای کسانی دانسته‌اند که نماز را در پنج وقت بخوانند[1].

ثانیاً: در هیچ کجای قرآن نداریم که باید نماز را در پنج وقت خواند؛ بلکه آنچه در قرآن از اوقات نماز سخن به میان آمده سه تا آیه است آیه 114 سوره هود که می‌فرماید: «وَ أَقِمِ الصَّلاةَ طَرَفَی النَّهارِ وَ زُلَفاً مِنَ اللَّیل» تفسیری که علامه طباطبائی برای این آیه فرموده این است: «یعنی نماز را در صبح و عصر و در ساعاتی از شب که نزدیک‌تر به‌روز باشد به‌پای دار و این ساعات با نماز صبح و عصر که در یک‌طرف روز قرار دارد و نماز مغرب و عشاء که وقتشان ساعت‌های اول شب است تطبیق می‌کند[2]» که با اوقات ثلاثه سازگار است نه خمسه و آیه 78 سوره اسراء است که می‌فرماید: «أَقِمِ الصَّلاةَ لِدُلُوک الشَّمْسِ إِلی غَسَقِ اللَّیلِ وَ قُرْآنَ الْفَجْرِ إِنَّ قُرْآنَ الْفَجْرِ کانَ مَشْهُودا» در این آیه نیز درست است که پنج نماز را ذکر می‌کند ولی حرفی از این نیست که حتماً باید با فاصله و در وقت مخصوص (در پنج وقت) خوانده شود چراکه همان‌گونه که در تفسیر المیزان گفته‌شده «دلوک» به معنای زوال آفتاب و رسیدن به حد ظهر است کما اینکه مبرد[3] «لِدُلُوک الشَّمْسِ» را از اول ظهر تا غروب معنا کرده[4]؛ البته بعضی خواسته‌اند بگویند که آیه 103 سوره نساء را که می‌فرماید: «... إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنینَ کتاباً مَوْقُوتا» به این معنا است که نماز علاوه بر واجب بودن وقت خاصی دارد که حتماً باید در آن‌وقت خوانده شود چراکه موقوت از ماده وقت است، وقتی گفته می‌شود: (وقت کذا) معنایش این است که برای فلان امر فلان وقت را معین کردم؛ ولی مفسر بزرگ قرآن علامه طباطبائی و مفسرین زیادی فرموده‌اند: «ظاهراً وقت در نماز، کنایه باشد از ثبات و عدم تغیر و خلاصه کلام اینکه ظاهرا وقت خاصی منظور نیست و نمی‌خواهد بفرماید نماز فریضه‌ای است دارای وقت، بلکه می‌خواهد بفرماید: فریضه‌ای است لایتغیر و ثابت[5]» شاهد بر این مدعی حدیثی است از داوودبن‌فرقد که گفت: از امام صادق علیه‌السلام از معنای آیه: «إِنَّ الصَّلاةَ کانَتْ عَلَی الْمُؤْمِنِینَ کتاباً مَوْقُوتاً» پرسیدم فرمود: «کتابا موقوتا» به معنای کتاب ثابت است و اگر اندکی نماز را جلوتر و عقب‌تر خوانده باشی ضرری به تو نمی‌رساند، مادامی‌که سهل‌انگاری در نماز نباشد[6].

ثالثاً روایات زیادی داریم از شیعه و سنی هست که پیامبر اکرم صلی‌الله علیه و آلِ در بعضی ایام بدون اینکه در سفر باشند نماز را بدون فاصله و یکجا قرائت می‌فرمودند که به‌عنوان نمونه به دو روایت از منابع شیعه و یک روایت از منابع سنی را نقل می‌کنیم:

1- رَوَى عَبْدُ اللَّهِ بْنُ سِنَانٍ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص جَمَعَ بَیْنَ الظُّهْرِ وَ الْعَصْرِ بِأَذَانٍ وَ إِقَامَتَیْنِ وَ جَمَعَ بَیْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فِی الْحَضَرِ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ بِأَذَانٍ وَاحِدٍ وَ إِقَامَتَیْنِ[7].

2- سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَیْنِ عَنْ مُوسَى بْنِ عُمَرَ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ الْمُغِیرَةِ عَنْ إِسْحَاقَ بْنِ عَمَّارٍ قَالَ: سَأَلْتُ أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع نَجْمَعُ بَیْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ فِی الْحَضَرِ قَبْلَ أَنْ یَغِیبَ الشَّفَقُ مِنْ غَیْرِ عِلَّةٍ قَالَ لَا بَأْسَ[8].

و در بعضی از کتب اهل سنت بابی تحت عنوان (جمع بین دو نماز در وطن) ذکر شده و حدود 9 روایت به این مضمون بیان شده که به خاطر طولانی نشدن مطلب فقط یک روایت را نقل می کنیم:

«حَدَّثَنَا یَحْیَى بْنُ یَحْیَى، قَالَ: قَرَأْتُ عَلَى مَالِکٍ، عَنْ أَبِی الزُّبَیْرِ، عَنْ سَعِیدِ بْنِ جُبَیْرٍ، عَنِ ابْنِ عَبَّاسٍ، قَالَ: «صَلَّى رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ الظُّهْرَ وَالْعَصْرَ جَمِیعًا، وَالْمَغْرِبَ وَالْعِشَاءَ جَمِیعًا، فِی غَیْرِ خَوْفٍ، وَلَا سَفَرٍ»[9]؛ ابن عباس می‌گوید: ‌رسول خدا (ص) نمازهای: ظهر و عصر، مغرب و عشاء را بدون خوف و سفر با هم خواند.».

نتیجه می گیریم که درسته که اگر نماز را در پنج وقت بخوانیم فضیلت بیشتری دارد ولی این امر واجب نیست و دلیلی بر وجوب آن وجود ندارد.

 

[1] توضیح المسائل مراجع، اوقات نمازهای پنجگانه.

[2] ترجمه المیزان، ج 11، ص 77.

[3]ابوالعبّاس مُبَرَّد لغوی و نحوی برجسته عربی در سنه سوم قمری بود.

[4] همان، ج 13، ص 240.

[5] ترجمه المیزان، ج5، ص 101؛ تفسیر نمونه، ج 4، ص 105؛ مجمع البیان، ج 6، ص 23.

[6] وسایل الشیعه، ج 4، ص 29.

[7] من لا یحضره الفقیه، ج‌1، ص: 287.‌

[8] الاستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج‌1، ص: 272‌.

[9]صحیح مسلم،ج1،  ص489.

  • سیدمحمد صادقی