عشق یعنی..

پیام های کوتاه
نویسندگان

عشق یعنی زخم پیشانی و سینه و سر

شنبه, ۲۲ آبان ۱۳۹۵، ۰۱:۱۸ ق.ظ

ای جوان که دم زنی، من عاشقم

عاشق دختری زیبا وپولدارو لایقم

عشق‌هایی کز پى رنگى بود

عشق نبود، عاقبت ننگى بود

گر بخواهی معنی کنی تو عاشقی

می توانی نزد حضرت، علی اکبر بری

اکبرم عشق را، خیلی خوب، تجربه کرد

اکبرم با خونش نزد معشوق، زمزمه کرد

عشق یعنی نزد معشوق رفتن، دارد بها

عشق یعنی بی بها هرگز ندادن، وصل ها

عشق یعنی پیش معشوق رفتن هست سخت

عشق یعنی بایدت نزد معشوق، باسر رفت

عشق یعنی نزد معشوق، تشنگی باید کشید

عشق یعنی باید به جنگ، دیوها رسید

عشق یعنی زخم پیشانی و سینه وسر

عشق یعنی نیزه ها خورد به چشم و نوربصر

عشق یعنی با تو گویم، من شهید کربلا

که سوختم ازاطش، لیک تسلیم نگشتم بربلا

عشق یعنی اربعین تو، خیلی دارد صفا

لیک این راه بیهوده باشد با ریا

  • سیدمحمد صادقی

عشق علی اکبر ع

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی